سیاهه های یک پدر

انَا و علی ابَوَا هذِهِ الاُمَّه

تولد امام سومم... خبر خوش از فرزند سومم

تولد امام سوم ما شیعیان هست... امام حسین جان ما... اعیاد شعبانیه هست... چند روز دیگه هم عید نوروز هست... چه فرصتی بهتر از این که بیام و تبریکی بگم و خبرهای خوب بدم...

من و خانمم از اول دوست داشتیم خدا بهمون دختر بده... اما از اوناش نبودیم که وقتی دیدیم بچه مون پسر شده... اون هم دوبار... خوشحال نشیم یا گله گی بکنیم... ذره ای حال شکوه و شکایت نداشتیم...

سر این تو راهی سومی... بازم خانمم میگفت دلم میخواد دختر دار بشم و از خدا میخوام... اما اگر باز هم پسر شد ناراحت نمیشم... خدا رو شکر میکنم...

در همین حد بروز میداد...

اما روزی که متوجه شد این وروجک تو راهی مون دختر هست (دیشب)... از مطب دکتر رفت یه کیک تولد خوشمزه خرید و وقتی با دو تا بچه رفتم دنبالش به محض اینکه وارد ماشین شد اونقدر ابراز خوشحالی کرد که واقعا دلم براش شرحه شرحه شد...

گفتم عزیزم تو به این شدت منتظر دختر بودی و هیچ وقت بروز نمیدادی؟

گفت: اگه بروز میدادم کاری از دستت بر می اومد؟

گفتم : نه...

خلاصه که درسته که از اوایل آذر ماه امسال تا اواسط بهمن پوستم کنده شد: خانمم ویار شدید داشت... در حدی که تقریبا صبح تا شب افقی بود و همیشه خوابش می اومد... صبح تا شب تهوع داشت... اصلا نمی تونست نزدیک گار بره برای آشپزی و تقریبا هیچ غذایی هم نمی تونست بخوره... حالش بد میشد... به همه اینها اضافه کنید توی این مدت من هم مریض شدم... امیر علی مریض شد... امیرعباس که ویروسی شده بود و کارش به تشنج و بیماستان و بستری چند روزه کشید... و با همه این مشکلات هیچ کسی از خانواده کنارمون نبود تا کمکی بکنه...

طوری که وقتی از اواسط بهمن که اوضاع همه چیز طبیعی شد رفتیم شمال... مادرم که منو دید گفت خیلی لاغر شدی...

یعنی از زمین و آسمون میبارید...

با همه این سختی ها... ارزشش رو داشت...

این بچه سومم خیلی ارتباط های ویژه ای با امام سوممون امام حسین جان داره...

روز اربعین، خدا (امام حسین علیه سلام) به دل من و همسرم انداختن... و یه شرایط نجومی ای که من در حدود 9 سال زندگی مشترک همیشه رصدش میکردم چون توی اون شرایط فرزند آوری اثرات مثبتی داشت که من خیلی دوست داشتم یکی از فرزندانم این ویژگی رو داشته باشه... اما هیچ وقت جور نمیشد... برای اون دو فرزندم اون شرایط نجومی که من رصد میکردم مهیا نمیشد... اما به لطف خدا و اهل بیت برای این سومی مهیا شد...

هر چند این شرایط ظاهری همه اسباب و علل هستن و اثر حقیقی دست خود اهل بیت هست... اصالتی برای این اسباب و علل قائل نیستم... اما این مهیا شدن هم لطف اهل بیت بوده...

نماز مغرب دیروز رو که خوندم به امام حسین عرض کردم آقا امشب شب ظهور نور وجودی شما در این عالم خاکی هست... میشه یه هدیه به ما بدید؟... و هدیه امام این خبر خوش بوده... الحمدلله...



دیشب که خانمم همچنان از اینکه این سومی دختر هست خوشحال بود (خبر دختر بودنش هم شب تولد امام حسین علیه سلام بهمون رسیده) گفت تو هم به اندازه من خوشحالی؟...

گفتم خودت که میدونی من از اولش هم دختر دوست داشتم اما الان بیشتر از خوشحالی تو خوشحالم... و از اینکه به آرزوت رسیدی خدا رو شاکرم... خیلی زیاد...



خلاصه که سال 99 برای من که خیلی سال پر برکت... بسیار سخت... اما با گشایش های باورنکردنی بود...

این اعیاد رو خدمت همه تبریک میگم... ورود قرن جدید رو هم به همه بزرگواران و مخاطبان اینجا تبریک میگم...

ان شا الله در سال جدید رزقتون با اهل بیت و ان شا الله همه ما با طهارت حقیقی فکر و ذهن و قلب و اعمالمون وسعت رزق پیدا کنیم...

یا علی

خبر خوب دیگه اینکه یکی از دوستان درس و بحثی مون نام نویسی کرده و کاندیدای شورای شهرِ شهرمون شده...

از این جهت که یکی از بین ما رفته به سمت این سمت ابراز خوشحالی ندارم... از اینکه سطح دغدغه اجتماعی سیاسی جمع ما اینقدر پر رنگ شده خوشحالم و اینو یک خبر خوب میدونم...

ان شا الله این دوست عزیزمون موفق بشن و هر کمکی هم از دست ما بر بیاد دریغ نخواهیم کرد...

از کمک مالی... وقتی... تخصصی... فکری... آبرویی... جانی...

:)))

ما انقلابی هستیم...

پشت این دوستمون اول به خدا و اهل بیت... بعدش به اساتیدی بصیر... و بعدش هم به دوستان و هم کیشانی که حاضرن همه کمکی بدون یک اپسیلون چشم داشت بهش بکنن گرمه...
الهی که کمال خودش هم در رای آوردن باشه... 

به به! 

عیدتون مبارک

نزول رحمتی که نگاه ارباب واسطه ش بوده گوارای وجود همسرتون و شما

قطعا از نظر ارزشمندی فرزند دختر و پسر در جنسیت تفاوتی ندارن ولی اون لذتی که پدر های دختردار میبرن یه چیز دیگه است... 

ان شاء الله این مدت هم به خوبی سپری بشه و گل دخترتون  سالم، صالح و عاقبت بخیر باشن

عید بر شما هم مبارک...

بله... جنسیت درجه یک و دو نداره...
قطعا خدا به احوال ما آگاهتر هستن و مصلحت ما رو بهتر میدونن... اگر یکی سر نداره یا یبه یکی دختر نمیده... یا به یکی هر دو رو میده... حتما حکمتی هست...

با توجه به ایمان به این حکمت هیچ وقت معترض نبودیم... اما خب هر کسی هم تمایلاتی داره بر اساس شخصیت و مزاج و روحیاتش...
میتونه طبق روحیات خودش از خدا بخواد...

ممنون بابت دعای خوبتون...

سلام و تحیت و نور،

سرای زندگیتون به  نور اعیاد مبارک شعبانیه منور باد.

خبر خوشحال کننده ای بود... :)

یک شاخه گل ناز تقدیم شما و دختر نازتون ...

تبریکات صمیمانۀ بنده را هم  پذیرا باشید...

گل دختر نازنیتون هم ان شاءالله په میمنت و شادابی نزول اجلال بفرمایند و قلب والدینشو شادتر کنه.

الهی وجودش براتون پر از خیر و برکت و نور باشد.

سلام بر گل کمیاب
خوبی شما برادر؟

ممنون بابت دعای خوبتون...
ان شا الله خدا به شما و تمام محبین اهل بیت نسل و ذریه پاک و مبارک عطا کنه 

سلام اعیاد بر شما هم مبارکک. چه خبر مسرّت بخشی.... نور هدایت اهل بیت بر مسیر زندگیتون بتابه همیشه، ان‌شاءالله.

سلام بر گل پسرا...
عید شما هم مبارک...
اون پویش اربعینی که گذاشته بودید در تمام این اتفاقات من بی تاثیر نیوده هااا
 وقتی مطلبم رو می نوشتم.. واقعا صادقانه و با حس حضور می نوشتم...
بعد از اتمام اون مطلب اون حس همچنان زنده بود... اون گفتگو همچنان برقرار بود...

تا روز اربعین که قفل اشکم شکست و سیل شدم...
از امامم توی اون لحظات خواسته ای داشتم... امیدوارم لیاقت استجابت داشته باشم...

سلام

عیدت مبارک 

چه خبر خوب و خوشی

ان شاء الله فرزند صالحی بشه برات رفیق

سلام بر مرد بزرگ اندیش...
آرمان گرا...
خوبی؟
عزیزی برای ما...

سلام

تبریک میگم

ایشالا بسلامتی دختر کوچولو هم بدنیا بیاد....سالم و صالح زیر سایه شما و همسرتون بزرگ بشه

 

+امیدوارم پا قدمِ، گل دختر برای هممون خوب باشه و با وجود پاکش یسری مشکلات براحتی حل بشه

سلام علیکم
ممنون بابت دعاتون...

ان شا الله بهترین تقدیرات نصیبتون...

سلام

ما هم با تک تک کلمات شما از شادی لبریز شدیم :))

الهی شکر...ان شاءالله که خبرهای خوب بیشتری بشنویم.مبارک تون باشه.

سلام علیکم...

سلامت باشید...
خدا ان شا الله به زندگی تون برکت بده و رسالتتون رو در دنیا، قدم های بزرگ برای خودش و اولیائش و دینش قرار داده باشه...

سلام

خیلی تبریک میگم خدمتتون، هم اعیاد رو و هم فرزند سومتون رو :)

ان‌شاءالله که تو سونوهای بعدی جنسیتش عوض نشه D:

 

+ لطفا برای برادر ما هم دعا کنین، در شرف ازدواجه و همه درگیر این ازدواج پرماجراییم.

سلام علیکم
عید بر شما هم مبارک...
نه... دلمون میگه تغییر جنسیتی در کار نیست... چه اینکه از قبلش هم نشانه های قابل اعتنایی وجود داشت که دختر هست... این سونو فقط تیر آخر محسوب میشد

برادرتون ازدواج کرده بودن که... نکرده بودن؟
انگار چند ماه پیش میخوندم تو وبتون که ازدواج کرده...

سلام چقدر عالی قدمش پر برکت

 

 

سلام :)))
خیلی مخلصیم...
التماس دعا رفیق

سلام علیکم

الحمدلله بابت همه‌ی این خوبی‌هایی که فرمودید. تبریک عرض می‌کنم. هم خود نوشتن مطلب توسط شما و هم محتوای مطلب برای ما هم سبب خوشحالی بود. اعیاد شعبانیه هم مبارک!

ان شاء الله سال نو برای شما و خانواده و عزیزانتان و همه‌ی دوستان پر از خیر و برکت باشد!

سلام بر برادر عزیزم...
اعیاد بر شما هم مبارک...
ممنون از دعای خیرتون...

ان شا الله این قرن... با شکوه ترین قرن تاریخ بشه یا بهتر بگم آغاز با شکوه ترین قرون تاریخ بشه... که میشه...

الحمدلله

شما خوبی؟

خوشی؟

رو به راهی؟ رو به رشدی؟ 

پس ان‌شاءالله دختر خوش‌پاقدمیه :)

 

بله، توی عقده و درگیر شروع زندگی جدید.

ان شا الله

الهی که هر چی زودتر مشکلات و موانعشون برطرف بشه و اصل زندگی رو شروع کنن...
این مسائل عمومی درگیریها برای شروع زندگی همه جایی هست...
نگران نباشید...
ان شا الله برطرف میشه
شنبه ۳۰ اسفند ۹۹ , ۰۰:۳۶ پلڪــــ شیشـہ اے

سلام علیکم.

 

چه قدر از خواندن تک تک کلمات این متن خوشحال شدم. مبارک شما و همسر محترمتان. ان شاءالله که فرزندان صالح و پاکیزه تان زیر سایه ی پدر حقیق شان ظر کنار پدر و مادرشان عاقبت بخیر باشند.

 

ان شاءالله روزی همه آروزمندان

اعیاد مبارک

سال پیش روی پر برکتی داشته باشید.

سلام علیکم
ان شاا لله روزی همه آرزومندان...
ممنون بابت این دعای قشنگ...

اعیاد گذشته و پیش رو بر شما و خانواده محترمتون هم مبارک...

سلام و با تاخیر سال نوتون مبارک باشه و همین‌طور عید بزرگ نیمهٔ شعبان که پیش‌روئه. چقدررررر من خوشحال شدم از خوندن این مطلبتون. الحمدلله :) ان‌شاءالله که سال‌های سال زیر سایهٔ شما و همسرتون باشه و باعث سربلندی و افتخارتون بشه :)

سلام علیکم
اعیاد گذشته و پیش رو بر شما هم مبارک باشه...
ان شاالله توفیق و شانیت تربیت ولایی و دینی رو داشته باشیم... تا کمی از شرمندگی مون در پیشگاه اماممون کم بشه...
هر چند همونطور که میگن: بیچاره اونکه ندیده کربلا رو و بیچاره تر اونکه دیده کربلا رو...
در باب فرزند آوری هم همینه...
اونکه فرزند نمیاره... یا خیلی کم میاره... یه گرفتاری داره... اونکه چند تا میاره (اگر بخواد خلوصش رو حفظ کنه) گرفتاری ها در پیش داره...
واقعا اگر بگیم میشه مصداق این بیت لسان الغیب، اغراق نیست:
شب تاریک و بیم وموج و گردابی چنین حایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها...

دعا کنید خودمون خراب نشیم... و از سختی هاش پله بسازیم برای تعالی ...
يكشنبه ۸ فروردين ۰۰ , ۲۲:۱۶ پلڪــــ شیشـہ اے

سپاس گزارم.

سلام

دختر که ناز داشته باشه خوبه.

ناز داشته که دیر اومده!

خیلی خوشحال شدم براتون...

دختری که توی سختیا میاد و از دست امام حسین علیه السلام گرفتیدش، صبور هم میشه ان شاءالله! 

 

 

 

سلام علیکم

دعا بفرمائید... اولاد، آزمایش والدین هستن...
و طبق روایات از ما خواستن از آزمایشات رویگردان نباشید که برای تعالی شماست و برای تقرب شماست...
اما باز طبق روایات خدا فرمودن نمیذارم احدی از آزمایش هایی که از مومنین میگیرم مطلع بشه...

حق متعال ان شا الله به همه ما سعه صدر عطا کنن و آرامشی که از آزمایشات الهی نهراسیم...

حاجی اینجا که فقط سوک سوک میکنی گاهی وقتت خالی شد تو ایتا یه پیامی چیزی بده از حالت با خبر بشیم رفیق

سلام
خوبی مسعود؟
خیلی بدم نه؟

مدتهاست توئیتر نیستم...
ایتا پیام بدم جدا؟
هنوز همون آدمم بلکه بدتر... جواب درست حسابی به پیامها نمیدم... میترسم دوباره ناراحتت کنم... و بلاکم کنی :))

قدمش مبارک  و زندگیتون برقرار باشه

سلام علیکم

پس از مدّت ها به وبلاگ آمدم و عجب یادداشتی!

الحمدلله. مبارک باشد مکرّر و مکرّر!

 

سلام علیکم و رحمة الله
ان شا الله که مبارک باشه... الهی امین...
و ان شا الله تقدیرات خیلی ناب تر برای شما رقم بخوره... 

چند روزی هست چند سخنرانی از آقای امینی خواه گوش میدم... بار اول هست که سخنرانی ای از ایشون گوش میدم...
توی این روزها چند باری یاد شما افتادم... دقیقا نمیدونم ربطش با شما چی بوده... اما اینطور در ذهن دارم توی آخرین مطالبتون اسمی از ایشون و تفکرات صدرایی آورده بودید...

ذوست داشتم بیام و بپرسم اون تاملات و نگاههای جدیدی که بهش توجه کرده بودید دنبال کردید و به نتیجه ای رسیدید؟!
اما اجازه جسارت به خودم ندادم... اما اینکه دیدم توی همین روزها خودتون پیام گذاشتید ... گفتم بپرسم...
و البته که انتظار ندارم حتما جوابی بشنوم...
موید و منصور باشید...

سلام. بعد از مدتها به وبلاگ اومدم و واقعا خوشحالی شما انقدر زیاد بود که من رو هم از اعماق وجود خوشحال کرد. هرچند من واقعا هیچوقت برای جنسیت بچه ها تمایلی به جهتی نداشته م جز برای فرزند اولم که دوست داشتم پسر باشه، ولی بازم یه حس خاصی بهم دست داد از این شعفی که از واژگان هویدا بود.. احساس کردم چقدر حس خوبی دارین الان. ان شالله که به سلامتی و مبارکی زایمان آسانی داشته باشند خانمتون.

سوال قابل انتظار من اون شرایط نجومیه که اگه بشه بگین یا بگین کجا میشه مطالعه کرد و چه جوریاست خیلی خیلی ممنون میشم.

و خواهش میکنم از خانمتون بخواین برای ما دعا کنن. خودتون هم لطفا.

و آخرین مورد هم دعای خیر برای شما و برای عزیزان شما در سحرگاه هشتم رمضان. انشالله که آبرومند باشید همگی در دنیا و اخرت.

سلام
نظر لطف شماست...
برام جالبه که کلا تمایل خاصی به جنسیت ندارید... بلاخره انسان به هر دلیلی یک تمایلی داره به یک طرف...
و اینکه براتون جهت خاصی نداره به نظرم قابل تامله...
به صورت کلی میشه اسمش رو گذاشت یه نوع رهایی...
منتها دو نوع رهایی داریم... یکی قبل از رسیدن به دغدغه هست... یکی بعد از رسیدن به دغدغه هست...
دغدغه انسانها هم مراتب داره...وقتی انسان از یک دغدغه نازل تر حس رهایی پیدا میکنه... یک دغدغه بالاتری به سراغش میاد... تا دوباره بر این دغدغه مسلط بشه و رها بشه، یه دوره ای داره...

البته اینا تحلیل منه...
بعد از مدتها تشریف آوردید... نمیخوام با این پرحرفی ها وقتتون رو بگیرم...
اون شرایط نجومی چون روایت از معصوم نبوده و صرفا به خاطر اعتماد من به اون عالِم در علم نجوم (و البته تجربه ام در فرزندان قبلی ام) موثق محسوب میشه... لذا از ذکر عمومی اش معذورم...
اگر امکان پاسخ گویی خصوصی باشه، عرض میکنم خدمتتون...

ممنون بابت این دعای ارزشمند...
متقابلا برای شما هم ان شا الله این دعا مستجاب باشه...

سلام

ولی من مدتهاست تو توئیتر هستم:))

اگه وقت داشتی یه پیام تو ایتا بدی خوشحال میشیم اگرم وقت نداشتی که هیچی دیگه :) 

چشم پیام میدم...
ولی خودت خواستی ها :)))

سپاس‌گزارم. لطف دارید.

 

بله؛ ذیل معرّفی کتابِ «آن سوی مرگ»، از سخنرانی‌های ایشان گفته بودم.

 

بله؛ بیش‌تر خواندم، پرسیدم و... و باعث شد تمام‌قد و با اطمینان بیشتری، باور داشته باشم به تفکیک. البتّه همان وقت هم عرض کردم که آن سخنرانی‌ها باعث شد، نظرم  نسبت به فلسفی‌ها تلطیف شود.

خدا عاقبت همۀ ما را ختم به خیر کناد و هرچه زودتر فرج مولایمان را برساند.

 

 

 

آن سوی مرگ...
گویا بعد از اون کتاب، کتاب دیگری به اسم" 3دقیقه در قیامت" رو شرح کردن... که اون هم یک تجربه مرگ هست و ادعای خود ایشون اینه که این کتاب دوم دقیق تره...

ان شا الله...
و ان شا الله خدا به مطالعات و تفکرات شما برکت روزافزون عنایت کنن...
در پناه اهل بیت باشید

بله. من البتّه سه دقیقه در قیامت را پیش از آن سوی مرگ خوانده بودم. به نظرم خیلی تجویزی بود و منبری و... نمی‌دانم، به دلم ننشست. البتّه چند جلسه از سخنرانی ایشان را در باب آن کتاب هم گوش دادم و رها کردم...

 

سپاس و به همچنین. 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan