سیاهه های یک پدر

انَا و علی ابَوَا هذِهِ الاُمَّه

قومِ سلمان و علم

فرزندم:

یکی از نشانه های اهل توحید و ولایت، عالم پرور بودنشان است، در هر سرزمینی که که عَلَمِ علم برافراشته بود بدان مردمان آن سرزمین قوه و منه ای دارند... منتها باید بدانی که علم چیست... در عصر ما غرب را سرزمین علم میپندارند و این یکی از بزرگترین فریب های عصر ما بود... اهلش میدانند که آن اندازه از علم هم که در مغرب زمین ظهور کرد به واسطه سرقت علمی شان بوده... هرگز تاریخ برای تو نگفته که چرا بیش از 400 هزار کتاب خطی علمی از سرزمین ما باید در کتابخانه ملی مسکو باشد (این چپاول مربوط به زمانهای گذشته است...) هرگز تاریخ برای ما نگفته چرا باید کتب علمی خطی ما به تعدادی بیش از 20 هزار جلد در کتابخانه های رژیم صهیونیستی وجود داشته باشد... دیگر از کتب علمی خطی ما که در کتابخانه های کشورهایی مثل فرانسه و انگلیس و امریکا وجود دارد چیزی نگویم... که بی شک تعدادشان بیش از قبلی هاست

پسرم...

دخترم...

با سند میگویم بیش از 90 درصد این سرقت علمی از کتب خطی ما در زمان دو شاه ملعون پهلوی صورت گرفته... خیانتی که این دو نفر به اسلام و جامعه علمی کشور کردند مغولها با آن حجم عظیم کشتارشان نکردند... بدون مبالغه... در زمان این دو ملعون بهائیت و صهیونیست هر چه توانستند بر پیکر این ملت و امت ضربه وارد کردند به قدری ضرباتشان مهلک بوده که یقین دارم اثراتش تا دهه های بعد هم به وضوح دیده خواهد شد...

وقتی از بین صدها هزار کتاب علمی دانشمندان گذشته ما یکی جان سالم بدر برد و به دست ما رسیده را مطالعه میکنم آه از نهادم بلند میشود و از ورای تاریخ فریاد حسرت سر میدهم که این سرقت ها از پس کدام غفلت اتفاق افتاده؟!!!! نمیدانم فریادم را بر سر سارقان بلند کنم یا غافلان؟!!! آه از غفلت ناس... آه...

چند سال پیش دیدم یکی از کتب مرجع طبی که در زمان صفوی تالیف شده بود از حالت خطی به در آمده و چاپ شده... به اسم "تحفة المومنین" که در گذشته به اسم " تحفه حکیم مومن" معروف بوده... مولف این کتاب حکیم مومن تنکابنی بوده... این بنده خدا از شمال کشور سالیانی دراز به کشورهای چین و هند و دیگر کشورهای شرق آسیا و همینطور به کشورهای غرب مثل یونان و... سفر میکند و تمام گیاهان و سنگها  و مواد معدنی که خواص دارویی و یا غذایی دارند را شناسایی میکند حتی مطالعه روی حیوانات هر منطقه میکند و تمام آن پدیده ها از سنگ و گیاه و حیوان را نام میبرد و میگوید این پدیده در کدام کشور و منطقه یافت میشود و خواص دارویی و غذایی آنها چیست...

سبحان الله!!!!! 300 سال پیش!!!! نه هواپیمایی بوده و نه ماشینی... با اسب و شتر و پای پیاده رفته این چنین منبع غنی ای جمع آوری کرده... و این فقط یک نمونه از صدها هزار کتاب علمی بوده که این سرزمین تالیف شده... این یکی مانده در دست ما و هزاران هزار دیگرش خارج شده و غربی دارند استخراجشان میکنند... و به نام خودشان تولید میکنند و به ما فخر میفروشند...

آه از غفلت...

امروز غربی برای ما تفاخر میکند که وقتی گالیله یک حرف تکراری چندین قرن پیش جامعه علمی ایرانی ها را تکرار کرد و گفت که زمین گرد است به چه عاقبتی دچارش کردند... گرد بودن زمین قبل از اسلام برای دانشمندان ایرانی امری واضح بوده... و براهین این مسئله به وفور بعد از اسلام هم توسط دانشمندان ما بیان شده بوده که یک نمونه اش ابوریحان بیرونی بوده که توسط هلال ماه کرویت زمین را اثبات میکرد... کریستف کلمبی بر اساس تصادف به سرزمین امریکا برمیخورد و میشد کشف بزرگی که باید به زور رسانه ها در همه ذهن ها بماند اما کسی نباید بگوید پند قرن قبل از این یهودی صهیونیست خواجه نصیر طوسی با محاسبات ریاضی و فلکی اش اثبات میکرد همچین وسعتی از خشکی در این قسمت کره زمین (امریکای فعلی) باید وجود داشته باشد...

امروز این جامعه غرب برای ما تفاخر میکند... و نمیفهمد به واسطه استکبار و استعمار اینها و غفلت عوام الناس ما بوده که ما از اسب افتادیم... اما اصل ما محکم و پا برجاست...

فرزندم تاریخ علمی کشورت را مطالعه کن... ما وارث قوه و منه ای عظیم و نورانی هستیم که خاتم الانبیاء دست روی شانه های سلمان جان ما میگذارد و میفرمایند قوم این آقا علم را خواهند یافت اگر در ثریا باشد... و طبق روایات از روی کرم نا متناهی شان امام رضا علیه سلام  را به ما ایرانی ها بابت زحمات سلمان عزیز دادند... که این امامِ جان در بین اهل بیت با وصف "عالم آل محمد (ص) " توصیف میشود... سنخیتی است بین امام رضا علیه سلام و مردم این سرزمین...

علم آن چیزی نیست که غربی ها به ما عرضه میکنن... بزرگترین شکاف علمی در غرب، جزئی نگری افراطی و بدون کل نگری حکمی است... این نحوه رویکرد به علم فقط عوارض علم را زیاد میکند و انسان را وارد جنگ با طبیعت میکند و صنعت را در تقابل با طبیعت قرار میدهد... و در این تقابل قهرا آن که شکست میخورد صنعت است... خود غربی ها متوجه خلاء کل نگری در علومشان شده اند و چند دهه ایست که رشته های بین رشته ای یا علوم بین علمی را برای پر کردن این خلاء عَلَم کردند که این هم جهدی بی نتیجه است...

آنها مرد علم نیستند و راهی ندارند تا دوباره در برابر قوم سلمان که "منا اهل البیت" بود زانوی ادب بزنند... یعنی دوباره باید بیایند در محضر شاگردان راستین اهل بیت علیه سلام...

آنها کتابها را به سرقت بردند ، اما قوه و منه ای که این کتابها را تالیف میکردند همچنان در بین ماست... چاره ای ندارند تا دوباره برگردند... نهایت رهاورد سرقت علمی اینها صنعتی شد که امروز دهان باز کرده و خود اینها را هم دارد می بلعد... مگر چند دهه دیگر میتوانند مقاومت کنند؟!!! 

فرزندم شما روزی را خواهید دید که ایران دوباره در قله علمی جهان می درخشد... اما نه آن علمی که خروجی اش صنعتی باشد که در تضاد با طبیعت باشد و محکوم به نابودی... ایران و ایرانی تحت ولایت اهل بیت انقلابی را به جهان عرضه کرد که از مرزهای ایران عبور کرد و دور نیست زمانی که طعم حقیقی علم که نوریست از جانب خدا که به قلب هر کس که بخواهد می تاباند را به جهانیان بچشاند...

این نیز بگذرد... جهان امروز جهان عجایب است... جهانیست که آل سقوطی بی بته و بی منه و حرامی به اهل یمنی زور میگوید که صاحب تمدنی کهن و فرهنگی عمیق بوده اند... ثمره این تجاوز چیزی نیست جز زنده شدن یمنی ها... همان یمنی که پیغمبر آخر الزمان دوستشان داشت...

 

در فرصت های بعدی در باب اهمیت علم و علم محوری به معنای اهل بیتی و اسلامی اش بیشتر برایت خواهم نوشت... بین الطلوعین بود و از باب مرور تاریخ قلبم فشرده شده بود و خواستم چند خطی درد دل کنم...



وقتی عمو حسینت بعد از دوره سخت سی و چند ساله جانبازی اش به درجه شهادت رسید در مراسم وداعش آقای صمدی تقاضایی کردند از حسین جان و گفتند: حسین جان، تقاضا کردن که ایرادی ندارد... از خدا بخواه ما هم در راه اسلام و ولایت به درجه شهادت برسیم... نه تنها عمر ما بلکه خون ما هم در راه اسلام ریخته بشه...
این تقاضا خیلی به دلم نشست... انگار تا اون روز اینقدر میل نداشتم... اما از اون روز تا حالا میل دارم... شوق دارم... کاش روزی ام بشود... و واقعا این مداحی زبان حالم شده :
 
 

 و این مداحی هم اعتقادم است:

 

 
 
 
Designed By Erfan Powered by Bayan