سیاهه های یک پدر

انَا و علی ابَوَا هذِهِ الاُمَّه

خانواده_آبادان و حومه

فرزندم:

زمانی حضرت امام خمینی رحمة الله علیه فرمودند: حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر _ ولو امام عصر_ باشد اهمیتش بیشتر است... برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا میکند برای اسلام... همه انبیا از صدر عالم تا حالا آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند..

اغلب مذهبی ها حتی نیافتند جان کلام امام چه بود و بعد از گذر این همه سال منی که امام را ندیدم باید برای طیف های مختلفی از بچه مذهبی ها اثبات کنم که فرمایش امام درست بوده... و آنها در بهترین حالت میگویند: بلاخره امام که معصوم نبوده... در رفته از دستش... این نظام و تمام اهل دنیا باید فدای امام عصر بشوند نه امام فدای جمهوری اسلامی...

جان کلام امام را در نیافتند...


و من امروز با همان منطقی که امام آن جمله را فرمود به تو میگویم حفظ کیان خانواده "زن و شوهر و فرزندان" (امنیت ، محبت ، مودت ، صمیمیت ، رفاقت، استقلال) از...

.

.

از...

.

.

نه!!...گویا من شجاعت امام را ندارم...

.

ان شا الله اهل اشاره هستی و بگذار به اشاره سخن بگویم

حضرت آدم صفی الله که حق متعال تمام اسماء الله را به او تعلیم داده بود و شده بود ید الله ، رجل الله، عین الله و ...

و صاحب عصمت بود...

از بهشت هبوط کرد تا "خانواده" تشکیل دهد... تا هم هابیل پا به عرصه بگذارد و هم قابیل...

پدرمان برای تشکیل "خانواده" هبوط کرد


پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت

ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم


پس حفظ کیان خانواده ای که پدر صاحب عصمت ما به خاطر تشکیلش از بهشت هبوط کرد از حفظ....

.

.

از حفظِ...

.

.


نه... اصلا امام به شجاعتش معروف بود... گویا من هنوز راه درازی در پیش دارم تا فضیلت های امام را کسب کنم...

آن شجاعت را ندارم و یا آن شانیت را ندارم که اصل حرفم رو بگویم اما اینقدر شجاعت دارم که حرفم را تنزل بدهم و بگویم:

حفظ کیان خانواده از حفظ یک یا چند فضیلت ولو حفظِ بهشت (در قوس نزول) اهمیتش بیشتر است...



فرزندم بزرگترین خط قرمزت حفظ خانواده ات باشد... میخواهم بگویم خط قرمزها هم ظاهری و باطنی دارند، اگر ولایت و ولایت مداری خط قرمز ما باشد طبق شریفه "صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لضالین" اگر نعمت قدر دانسته نشود مغضوب خدا خواهیم شد و به ورطه گمراهی می افتیم... 
اگر ولایت خط قرمز ما باشد و این ولایت مداری بنا به شرایط زندگی روزی در تقابل با خانواده قرار بگیرد، باید ولایت به عنوان خط قرمز زندگی ات به باطن برود و حفظ خانواده به عنوان خط قرمز ظاهری زندگی ات شود...
تا کی؟
تا وقتی که وقتش برسد... 
نمیدانم با اشاراتی که داشتم متوجه اهمیت حفظ خانواده شدی یا نه... اگر متوجه شدی یقینا غرق در اندیشه خواهی شد که مگر چه چیزی در این "خانواده" نهفته است که اینقدر والاست؟... چه گوهری در آن نهفته است؟!!
نمیدانم فرزندم... اندیشه کن... و از خدا بخواه درکش را روزی ات کند...

تو و همسرت مرکز نظام هستی هستید... این را دریاب تا دُر یابی...


مثل اون لطیفه در مورد آبادانی ها باش که میگفت:
یک آبادانی به تهران رفته بود و سوار اتوبوس واحد شده بود و بلیط اتوبوسِ آبادان را داده بود به راننده.
وقتی راننده اعتراض کرد که این بلیط تهران نیست!!!
پاسخ داد:
آقا خوب دقت کن... رویش نوشته : آبادان و حومه...

فرزندم خانواده ی تو، آبادان است و پایتخت هم "از منظری" حومه ی آبادانِ تو محسوب میشود چه اینکه پایتخت وقتی هیمنه پایتخت را خواهد داشت که آبادانِ تو آباد باشد... پایتختِ بدون هیمنه به چه کار آید؟...



گاهی میبینم زوجی از همسرش می نالد که یعنی من باید از فلان سلیقه ام یا فلان عقیده ام بگذرم؟!!! پس من چی؟!!!
در دلم میگویم :خدا رحمتت کند!!!... 
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست...
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد...
عاشق شدن رندی و سیاست و تدبیر میخواهد... بلاکش شدن میخواهد... چه میخواهی از زندگی؟!!!
Designed By Erfan Powered by Bayan