سیاهه های یک پدر

انَا و علی ابَوَا هذِهِ الاُمَّه

اهمیتِ استقامت

وقتی به این فکر میکردم که انسانهایی که اهل استقامت نیستن یا استقامتشون توی سختی ها اندکه ،چه گرفتاری هایی براشون پیش میاد (به لحاظ روان شناسی) احساس میکردم خیلی بیشتر حال پیامبر (ص) رو درک میکردم که فرمودن : سوره هود مرا پیر کرد و در تفاسیر تاکید شده به این آیه از سوره هود: "فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا انه بما تعلمون بصیر" (ای پیامبر استقامت کن انگونه که به تو امر شده و کسانی که با تو آمده اند هم باید استقامت کنند و طغیان نکنید...)

دستورِ استقامت کردن تابعینِ پیامبر ،حضرت رو پیر کرد...

وقتی به اثرات وجود استقامت در انسانها فکر میکردم دیدم کسانی که اهل استقامت نیستن زود خراب میشن... پیامبر هم پدر امت هستن... میدیدن چطور در بین امت کسانی که اهل استقامت نیستن، خراب میشن... رنج میکشیدن... فرمودن سوره هود پیرم کرد...

 

راستش به اطرافیانم که نگاهی می اندازم میبینم حتی بسیاری از اختلافات زناشویی ، طلاق های رسمی و طلاق های عاطفی ، زیر سر اینه که اهل استقامت نیستن...

و وقتی یه مقدار بینشون دقیق میشم میبینم اگر اهل استقامت بودن میتونستن زندگی خوبی داشته باشن...کسانی که اهل استقامت نیستن، یا زود افسرده میشن...

یا دنبال لذت های فست فودی میرن... و هیچ وقت اقناع نمیشن و هر روز جری تر میشن...

الان بیشتر این حرف آقای پناهیان رو درک میکنم که میفرمودن: کسانی که دنبال لذت های کوچک هستن و هیچ وقت برای رسیدن به لذت های بزرگ و زیاد، طمع نمی کنن و تن به آب نمی زنن، دین دار نمی شن...

به این نتیجه رسیدم که کسانی که اهل استقامت نیستن به لذت های کوچک بسنده میکنن و این آغاز خراب شدن هست... و این آغاز افسردگیِ تدریجی هست...

 

یه کوچولو فلسفی کنم بحث رو :(

چرا خدا وجود استقامت در انسان رو اینقدر حیاتی و استراتژیک قرار داد؟

نمیشد بدون استقامت به لذت های بزرگ رسید؟...

حرف آخر رو الان بگم بعد کمی توضیح بدم:

حق متعال خالق هستن و دوست دارن بنده هاش هم تشبه به ایشون پیدا کنن... فلسفه وجودی استقامت در انسان "خالقِ خوبی ها شدن" هست...

استقامت موجب خَلق خوبی و زیبایی میشه...

در دل استقامت دو خصیصه بسیار مهم نهفته شده... وقتی شما اهل استقامت باشید باید به این دو خصیصه تمسک پیدا کنید

1: صبر

2: سعی

در مورد سعی که حق متعال در قرآن فرمودن: لیس للانسان الا ما سعی: نیست برای انسان جز محصول تلاشش...

در مورد صبر هم که فرمودن: صبر امام تمام خوبی هاست...

حالا ببینید ذهنیت زوجین چی هست؟

میگه این مرد یا زن اونی نبود که من میخواستم...

یعنی اون خوبیِ آماده ای (بدون صبر و سعی) که من میخواستم نبود... 

خب خوبیِ آماده ای هم اگه باشه به تو نمی رسه... یعنی حتی اگر همسرت همون خوبِ آماده باشه (که غالبا هست) تو از اون خوبی اش بهره ای نمیبری...

خوبی ای که تو میخوای ازش برخوردار باشی باید با بصیرت و سعی و صبرت (استقامت) ساخته بشه... خلقش کن... فقط کسی که خوبی رو خلق میکنه میتونه خوبی رو حقیقتا درک کنه... کسی که خوبی خلق نمیکنه دنبال برخورداری وهمی و خیالی از خوبی هست و اون هم مثل سایه میمونه... یعنی هیچ وقت بهش نمیرسی...

لذا به نظر من میشه این تعبیر رو هم کرد که خداوند چون میدونست اکثر مردم اهل استقامت نیستن راه طلاق رو باز گذاشت...

 

صبر و سعی...

این دو رو در خودمون تقویت کنیم... بصیرت رو نمیگم چون صبر در دل خودش بصیرت رو هم داره اصلا صبر بدون بصیرت ، صبر نیست اسمش میشه تعطیل کردن... معطل شدن...

معطلی ، غیر از صبر کردن هست... صبر و بصر کلماتشون هم یکی هست که یقینا حکمتی درش نهفته هست...

سعی هم که معلومه معناش چیه... جالبه من دقت کردم بسیاری از انسانهای تنبل و کم حوصله اهل استقامت نیستن... یا استقامتشون ضعیفه... چون تنبلی، موجب تضعیف تلاش در انسان میشه...

دوستی دارم... میگفت همسرش یه اخلاق بد داشت... اوایل چند باری خیلی با رعایت جوانب بهش گفته بوده که این اخلاق ، مناسب نیست... به روابطمون لطمه میزنه... وچون اون اخلاق جزو ملکات شخصیتی خانم بوده... نمی تونسته به سادگی کنارش بذاره... نشد...

این دوست ما هم کلا راحت خودش رو با شرایط وفق میده... میگفت با خودم گفتم من میتونم این اخلاقش رو تحمل کنم... حوصله ندارم خودم رو درگیرش کنم... لذا بی خیال شدم...

اما الان بعد از چند سال میبینم همون اخلاق بد توی فرزندم هست... میدونم فرزندم در آینده چه مشکلاتی خواهد داشت... الان همون اخلاق همسرم موجب شده از خانواده ام هم فاصله گرفتم و...

این دوست اهل بریدن نیست... گفت به این نتیجه رسیدم اخلاق بد اون ، گویی اخلاق بدِ منه... من حوصله تلاش کردن برای رفع اون اخلاق رو نداشتم دیدم اون اخلاق بد چند برابر شده دوباره اومد توی زندگیم... با یکی اش میتونستم سر کنم اما الان با چند تا شدنش چکار کنم؟

 

این دوست به این نتیجه رسید باید از اول استقامت پیشه میکردم نه اینکه بی خیال میشدم... عامل عدم استقامت در ایشون چی بود؟... تنبلی و کم حوصلگی...

استقامت یعنی سعی و تلاش و صبر (بصیرت)

بذارید خیالتون رو راحت کنم... خیلی از ماها در خوش بینانه ترین حالتش استقامتمون ضعیفه... نشانه هایی داره... زود نا امید شدن... افسردگی های گاه و بیگاه... منفی بینی های تحلیل برنده... بی اعتمادی های کاذب... نداشتن آرامش... و خیلی از نشانه ها که زیر سر نداشتن استقامته...

و دیگه چون ممکنه تنش زا بشه نمی گم کسانی که در عالم سیاست باشن و اهل استقامت نباشن چه مصیبتی به اون ملت وارد میشه... حداقلش اون وصفی هست که اون مرجع و مفسر عزیز کردن: دیوث سیاسی و اقتصادی و.... میشن...

 

روی اثرات روانشناسانه استقامت کمی فکر کنیم...

شاید اگر عمیق تر درک کنیم ما هم با خوندن اون آیه سوره هود مثل پیامبرمون پیر بشیم...

برگردیم به همون آیه اول مطلب:

میگه استقامت کنید و طغیان نکنید...

به نطر من یکی از معانی اش اینه:

کسی که اهل استقامت نباشه اهل طغیان میشه...

یعنی کسی که اهل صبر (صبر با معطل کردنِ خود، فرق داره) و تلاش نباشه طغیان میکنه...

سبحان الله...



خوشحالم که چهلم پدر عزیزم مقارن شد با جشن نیمه شعبان...

هیچ دلیلی برای من زیباتر از این نمیشد که لباس مشکی ام رو اینطور از تنم در بیارم...

انگار امام زمانم لباس مشکی ام رو از تنم در آوردن...

پیشاپیش این عید خجسته رو به تمام عالمیان علی الخصوص شیعیان و محبین اهل بیت و سادات بزرگوار تبریک میگم...

التماس دعا... 

سلام اخوی

عیدت مبارک :)

ان شاء الله پدرتون در کنار اباعبدالله متنعم باشند

 

اومدم بپرسم اینا درست. خب چیکار کنیم؟ یاد همه ی راهکار های سجده و صبر و صلات ای افتادم که انجام نمی دم و در عوض منتظرم نتیجه خود به خود اتفاق بیافته! 

سلام برادر
عید شما هم مبارک باشه...
خیلی ممنون 
خیلی میشه بحث کرد...
توی همون دروس معرفت نفس یه جمله ای هست که خیلی جای تفصیل داره:
حرکت، برزخیست بین ماده و ماورای ماده...
بحث کاربردی و غیر فلسفیش میشه این:
حرکت همون سعی هست...
فرق سعی با عمل چیه؟
هاجر در بیابان لم یزرع بدون آب ، از پی سراب سعی میکرد...
نتیجه سعی ایشون شد جوشیدن آب...

وادی سعی ، اگر سوق داده بشه وادی به فعلیت رسیدنهاست...

صبر هم همینه...
برای صبور شدن فقط باید کمی آرامشمون رو حفظ کنیم
صبر ذره ذره و در طول زمان افزایش پیدا میکنه...
عالم طبیعت ، عالم تدریجه... صبر یعنی احترام گذاشتن به این تکوین الهی...
احترام گذاشتن به تدریجی که در دل عالم طبیعت به اذن الله متکون شده...
و تلاش ها رو در راستای این تدریج مدیریت کردن...

فکر کنم خیلی پیچیده اش کردم...
حلال کن...

بلاخره عید هست و هر کسی به اندازه وسعش میتونه عیدی بده...

عیدی من همین مطلب بوده و برداشتن رمز از مطالب "فکر و ذکر"

 

کسی هم عیدی پولی بخواد شماره کارت بده براش واریز میکنم

سلام

اتفاقا میخواستم بپرسم فرق صبر با استقامت چیه. فهمیدم همون صبر فعال که ما میگیم میشه استقامت.

گاهی مدارا و و صیررو با رها کردن و انفعال اشتباه میگیرن. 

 

به پیامبر دستور به استقامت دادن چون ایشون مربی امت هستن. بدون این صبر فعال نمیشه تربیت کرد.

 

" خالق خوبی ها شدن" فکر کنم عبارت اعظم این پست بود.

سلام
صبر فعال هم اسم خوبی هست...
فکر میکنم درست باشه...
بله... صبر و مدارا رشد دهنده هست... اما رها کردن و انفعال تحلیل برنده هست...
شاید توی تعریف نتونم خوب بیان کنم... اما کسی اندکی با خودش صادق باشه خودش متوجه میشه...

مثل اون دوست من... فهمید که رها کرده... صبری در کار نبود...

ولی توی آیه فرمودن "من تاب معک" یعنی تابعین هم باید استقامت کنن...
بلاخره مردم هم حداقلش نسبت به نفس خودشون مربی هستن دیگه... باید تربیت کنن خودشون رو...
پس استقامت لازمه...

جواب خودتون رو ندادید!

 

 

استقامت برای تربیت شدن هم هست دیگه...

 

رها کردن و انفعال تحلیل برنده هست. هم نفس رو تحلیل میبره و هم رابطه رو تحلیل میبره. برای زن و شوهر که باید رابطه شون عمیق باشه، این رها کردن مضره. شاید باعث بشه که ظاهر رابطه در صلح باشه. یا بهتره بگیم در رکود. اما چالش لازمه رشده. کسی که از چالش در رابطه زناشویی بترسه مسلما نمیتونه به عمق رابطه برسه. و خوب رابطهای که سطحی باشه هم تغذیه سطحی ای داره.

توی روابط عاطفی تغذیه سطحی خوب نیست. خلاء عاطفی ایجاد میشه. خانواده منسجم نمیشه. 

 

 

فرق صبر و استقامت رو جواب ندادم؟

تربیت شدن هم....
مگه سیر الیه راجعون چیزی جز تربیت هست؟
رشد یعنی تربیت دیگه...
برای همین میفرمایند معرفت نفس همون معرفت رب هست
یعنی نفس هر کسی رب اون شخصه...
البته رب مقید...
رب هم چون کارش تربیت هست اسمش شده رب دیگه...
خودسازی و خود شناسی یعنی تربیت...

نکاتتون خیلی خوب بود

منظورم جواب نظر خودتون رو ندادید. به خودتون جواب بدید.

 

فرق صبر و استقامت معلومه دیگه...صبر بخشی از استقامته. استقامت صبر همراه با حرکته. صبر همراه با جهاد.

 

رب مقید یعنی چی؟

بازم متوجه نشدم 
چیو به خودم جواب بدم؟

رب مقید میتونه حقیقتِ نفسِ خودم باشه... ربی که من به اندازه معرفتم به سمتش میرم... به اندازه وسعم میشناسمش...
اما رب مطلق اون ربی هست که پیغمبر به سمتشون در حرکت هستن...
به قول حکما ما باید از رب مقید خودمون به سمت رب مطلق پیامبر سفر کنیم...



اون کامنتی که خودتون زیر این مطلب نوشتید رو بی جواب گذاشتید. 

منظورم اونه. به خودتون جواب بدید! خودتون مخاطب خودتون نیستید؟

 

فهمیدم فکر کنم...ما میگیم انسان درگیر الگوواره های ذهنیشه. پارادایم. در مورد خدا هم ما پارادایم هایی داریم. 

شکستن این پارادایم ها، به حقیقی شدن دیدگاه های ما و رشد شخصیت ما منتج میشه. پروسه مشاوره دقیقا شکستن این الگوواره هاست. اما نباید این پارادایم ها بدون محافظت و دفعی بشکنن چون فرد هم مقاومت میکنه و هم به شکست روانی منجر میشه. باید آرام باشه. به تدریج.

دقیقا همون سفر...

فکر کنم میفهمم چی منظورتونه.

باشه... در بدو امر برای خودم ننوشته بودم...
اگر جوابی به ذهنم برسه می نویسم

فرمایشتون درسته اما نکته یا نکاتی بهش اضافه میکنم...
رابطه رب مقید و رب مطلق رابطه درست و غلط نیست...
رابطه ی حُسن و احسنه...

رابطه حد و بی حد هست...
مثال
 نور رنگ خاصی نداره... بی رنگه...
شاید بگن سفیده... خب سفید هم رنگ محسوب نمیشه بلکه جامع رنگهاست...
لذا روشنایی و نور بی رنگه...
اما وقتی از یه شیشه رنگی عبور کنه نور و روشنایی اش مستهلک نمیشه...
بلکه از شدتش کاسته میشه و رنگ میگیره...
حالا به شما بگن ربط نور رنگی با نور بی رنگ چیه؟
میگید نور رنگی همون نور بی رنگه منتها رنگش رو حذف کن اما نور و روشنایی اش رو لحاظ کن...
در مقام تصور نمیشه رنگ رو از نور رنگی حذف کرد... مگر اینکه نور بی رنگ رو مستقیم ادراک کرده باشیم
اما اگر بتونیم از اون شیشه عبور کنیم نور بی رنگ رو مستقیما درک میکنیم...

این فقط یه مثال بود...

به نظرم آرامش میتونه موجب صبر بشه

بله... خیلی مهمه...
اصلا بدون حفظ آرامش نمیشه صبور بود...

دمتون گرم بابا

5892-1010-8428-8659

زیر دویست تومن نزنی که ناراحت میشم :)

باشه حاجی
شب برات میفرستم

عیدتون مبارک باشه

اما من شوخی کردم آقا رضا

شرمنده کردی

خصوصی مزاحمتون میشم الان

عید جنابعالی هم مبارک
حالا یه جوری میگه شرمنده کردی که انگار من چه کار کردم...
خودم گفتم شماره بدید من عیدی بدم...
تازه الان شاکی ام که چرا فقط یه نفر عیدی خواسته... ملت هم چه مراعات های الکی میکنن هاااا
نمیدونم روی چه حساب کس دیگری نیودمده شماره بده... جدی میگم...
وقتی میگم میخوام عیدی بدم یعنی تصمیم گرفتم دیگه... تعارف که نیست حاجی...
اتفاقا متوجه شدم داری شوخی میکنی.... اما دیدم همین یه نفر هست... سفت چسبیدیم بهش...
تازه برو خدا رو شکر کن 200 تومن رو برات واریز نکردم... قصد داشتم 200 تومن واریز کنم برات...
بعدش بنا به مصلحت هایی کمی بیشتر از عیدی ای که به همکارا دادم رو دادم به تو...

الان هم دیر شده که بخوای بهم عیدی بدی...
راهش اینه که یه وبلاگ بزنی... توی مناسبت ها اعلام کنی... من خودم میام شماره کارت میدم
:)))

لیس للانسان الا ما سعی

لام قبل از الانسان تو متن جا افتاده. ترجمه‌ش هم اگه تحت‌اللفظی باشه، چیز دیگه‌ای میشه، ولی اگه یه جورایی برداشت یا تفسیر از آیه است نمی‌دونم.

چون آیه‌ی قرآنه باید می‌گفتم.

عیدتون هم مبارک :)

چه جالب ، دقیقا ساعت ..:.. نظرتون ارسال شده...
عید شما هم مبارک...
خیلی ممنون بابت روشنگری...
خیلی برام عجیبه که من این همه این آیه رو دیدم چرا هیچ وقت به اون "ل" توجه نکردم...
خیلی عجیبه ها...
بعد چون اینجوری میخوندم و ترجمه اش هم ساده بود دیگه به ترجمه مراجعه نمیکردم...
ولی معناش قشنگ شده...
البته برای این مطلب فرقی نمیکنه... این اندازه در تغییر مفهوم ماهیت مطلب من رو تغییر نمیده...
اصلاحش میکنم...

سلام علیکم

عید بر شما مبارک!

ان شاء الله روح پدر گرامیتان قرین آرامش و رحمت الهی باشد.

سلام برادر
با تاخیر بر شما هم مبارک باشه...
و ممنون بابت دعای خوبتون...

این پست خیلی پست خوبی بود. ممنون

ان شاءالله که روح پدرتون در آرامش باشه ... 

سلام علیکم
خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه و به شما و عزیزانتون عمر با برکت و با عزت عطا کنه...

در مورد مطلب هم الحمدلله که خوب بوده... 
وبلاگ نویس های قدیمی و اصیل ممکنه یه مدتی ننویسن یا کلا ننویسن... و بذارن کنار...
اما خوبه هر از گاهی اثری از خودشون نشون بدن... مثل همین نظر شما...
ممنون که اینجا نظر گذاشتید و ان شا الله دوباره هوای نوشتن به سرتون بزنه و برگردید به این خانواده ی قدیمی...
بد نیست اینو هم بگم که یکی از بهترین تصاویر پروفایل به نظرم تصویر پروفایل شماست...
خیلی مفهومی و عالیه...

سلام.

ممنونم از شما.

خانواده‌ی از هم پاشیده‌ی وبلاگ ... 

این مدت جایی نظر هم نگذاشته بودم به جز یکی دو مورد ضروری حال و احوال پرسی کرونایی :)

راستش اینجا هم اون پاراگراف اول منو وا داشت به کامنت گذاشتن. اونجا که سوره‌ی هود رو نوشته بودید در مورد اون تیکه کامنت گذاشته بودم بعد احساس کردم شاید کلید کردن رو جزئیات پست باشه، نه کلیات. از طرفی اطمینان کافی به حرفهام رو هم نداشتم. برای همین پاک کردم همه‌شو. 

ولی گفتم حالا که نیت کردم کامنت بذارم، بذارم :)) 

سلام
خب باید خیلی مطلب مهمی به ذهنتون رسیده باشه که بعد این مدت تصمیم گرفتید نظرتون رو بیان کنید...
کاش مینوشتید...

در هر حال ممنون بابت خوندن مطلب و نظرتون...
این خانواده از هم نپاشید... خیلی از ماها در گذر این زمان بزرگتر شدیم... تغییر کردیم...لذا تجلیاتمون متفاوت شد... مقتضیات و مصلحت ها تغییر کرد...


خلاصه اینکه ظاهرش از هم پاشیده هست...

سلامت باشی 

دستت درد نکنه

(عیب نداره من حاضرم جور بقیه مخطبا رو بکشم،عیدی بقیه رو هم بزن به حساب من) 

خوبه 200 تومن نزدی به کارتم

دیگه اونموقع از خجالت ذوب میشدم کف زمین

البته من عیدی مهمتری از شما میخوام

ایشالا در آینده ای نه چنداااان دور مزاحمت میشم 

یا ابوالفضل...
خدا رحم کنه :(
چه عیدی مهمتری؟!!!

فکر کردی الکیه

باید ذکات علمتو تمام و کمال بدی

ندی به زور میگیریم.

یه مشاوره ساده(به خدا)

فقط بذا پیشنویسش!!!!! رو آماده کنم

 

 

 

علمی نیست رفیق...
شما مشکلت رو بگو در حد توانم انجام وظیفه میکنم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan