سیاهه های یک پدر

انَا و علی ابَوَا هذِهِ الاُمَّه

یادگاری بنویسید...

این روزها حس میکنم در آغوش بی انتهای اهل بیت هستم وقتی هر روزش مثل ستونی در زندگی من قائم شد و قیامت کرد...

دیروز که تولد امام حسین علیه السلام، کشتی ازل تا ابدِ نجات بود... منو به یک سال قبل برد و یاد اینکه خبر مسرت بخش دختر بودن فرزند تو راهیمون رو گرفتیم... و البته هدیه بزرگترش این بود که اسم زینب هم برای این مادرِ پدر، به ما هدیه داده شد و این هدیه یک روز مانده به غدیر همچون پریرویی که تاب مستوری نداشت رخ به عالم اضداد گشود و نام فاطمه رو هم همچون ستونی برای نام زینبیش با خودش آورد و از زبان استادمون در روز عید غدیر به ما هدیه داده شد...

همه سال عید غدیر ما به دیدن استاد میرفتیم و عید غدیر سال گذشته با وجود اینکه استاد به خاطر سید بودنشون و عالمی ربانی بودنشون سفره دار و مهمان دار هستن از صبح تا شب... اما خودشون با ما تماس گرفتن و تبریک گفتن و شادمانی کردن و فرمودن اگر نظر منو در مورد اسم دخترم میپرسید فاطمه زینب صداش کنید...

 

و امروز روز تولد مظهر قدرتِ امام حسین علیه سلام هست...

روز تولدقمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس...

و به عشق این آقازاده اسم فرزندم رو امیرعباس گذاشتم...

اسم که نیست باباش به فداش... ذکره...

چقدر خوبه توی خونه آدم پر از ذکر باشه...

هی بگی امیر علی بیا... امیر عباس کجا رفتی... فاطمه زینبم چی میخوای بابا؟...

همه اش ذکر...

تازه وقتی علی رو با امیر میگم حس ادب هم بهم دست میده...

عباس رو با امیر میگم حس مودب بودن بهم دست میده...

علیِ خالی... عباسِ خالی... روی زبونم نمیچرخه وقتی این نامها ذکر خونه ام هستن...

 

تمام این روزها رو به خاطر اذکاری که اهل بیت در خانه ام جاری کردن ، و شادی حقیقی رو در دل تمام سختی ها در دل ما مهمان کردن، روزه میگیرم و این شادی دنیای آخرتی رو گره میزنم به شادی عبودیت و شکر...

 

امیرعباس یه جورای خاصی برام ذکر حضرت عباس علیه سلام هست...

مثلا وقتی امیر علی چیزی که با زحمت درستش کرد و اون چیز خراب میشه امیرعلی خیلی ناراحت و عصبی میشه و گاهی حتی میزنه زیر گریه...

اینجور مواقع امیرعباس 2.5 ساله میره پیشش و شروع میکنه کمک کردن به امیرعلی تا دوباره اون چیز رو درست کنه...

یا یه بار وقتی امیرعلی وو امیرعباس رو برده بودم حمام... وقتی داشتم بازو و زیر بغل امیرعلی رو تمیز میکردم چون خیلی قلقلکی هست از شدت تحریک به جای خنده جیغ میکشید... امیرعباس فکر کرد من دارم امیرعلی رو تنبیه میکنم که امیرعلی جیغ میکشه...

بازی خودش با آب رو ول کرد و اومد دست منو گرفت و با نگاهش و لبخند ملتمسانه اش از من میخواست امیرعلی رو رها کنم...

خیلی از برادر و خواهرش دفاع میکنه... با اونکه 2.5 سال بیشتر نداره...

بعد من چطور یاد امیرعباس صحرای کربلا نیوفتم؟!!

جانم به فدات ای کسی که با یاد هیبت تو رعب در دل دشمنان حسین علیه سلام می افتاد و امنیت و آرامش در خیام اباعبدالله...

 

الحمدلله بابت تمام این ذکرهای عینی...

روی جای جای بدن زندگیتون یادگاری بنویسید...

اینجا تنها جایی هست که هر چی زیباتر تتو کنید بهتر زندگی میکنید...

از این برادرتون داشته باشید این حرف رو...

جای خالی روی بدن زندگیتون نذارید...

بدون یاد خوبان که این دنیا جای نفس کشیدن نیست...

هست؟!!

ما یه امیرعباس توی فامیل داریم، بچه آخره و ۴ سالشه، تا حالا به این بعد فکر نکرده بودم که چرا این بچه انقدرررر بیشتر از برادرهای بزرگترش، به فکر اون دوتا هست و تا یه چیزی بهش میدن میپرسه داداشیا دارن یا نه...

البته که نیت‌های ما وقتی که اسم‌ها رو میذاریم و مدل نگاه و تربیت ما به صاحب اون اسم، اثرگذاره...

سلام
اسم ها حامل حقیقتی هستن...
هر حقیقتی وقتی به سمت کسی میاد به اندازه عمق اون حقیقت مسئولیت میاره...
اگر مسئولیت اون حقیقت انجام نشه در واقع کفران صورت گرفته...
لذا وقتی کسی حرف دوستش رو که به حسب تکوین، بر خودش ولایت داره رو بزنه به دیوار یه اندازه عقوبت داره...
حرف یک شیعه تراز رو بزنه به دیوار یه اندازه عقوبت داره...
و حرف امام رو بزنه به دیوار هم اندازه خودش...

لذا یک اسم خوب همون اندازه که میتونه اثر خوب بذاره... همون اندازه هم اگر کفران بشه اثرات منفی اش بیشتره...
توی این دنیا همه ی قصه هاش همینجوریه...
هر که در این نردبان بالا نشست
چون بیفتد استخوانش سخت تر خواهد شکست

لذا عذابی که صدام به خاطر اسمش میشه... خیلی عظیمه...

این یه قاعده هست...
اسامی خوب حامل حقیقیت هستن و باید مراقبت کرد از اون اسم...
حالا اگر کسی رو دیدید که اسم خوبی داره آما آدم خوبی نیست باید بیشتر براش ناراحت شد...

اونایی هم که اسامی خوبی ندارن اما آدمای خوبی هستن وای به حال پدر و مادراشون...
باید پاسخگو باشن

خداحفظشون کنه :) 

سلامت باشید

سلام علیکم

 

توجه خوبی بود.

یاد دوستم افتادم که اسم پسرش امیرعباس هست و فوق العاده هوای خواهر کوچکترش رو داره انقدری که دوست نداره آب تو دلش تکون بخوره

 

چه قدر تأثیر اسم جالبه و حقیقی

 

خودم هم اخیرا متوجه شدم اسمم یکی از القاب حضرت زهرا هست و خیلی خوشحالم.

ان‌شاءالله پیرو حقیقی باشیم و دنیا و آخرت دستگیرمان باشند.

سلام علیکم
توضیحاتی در پاسخ به نظر خانم مروه دادم که دیگه تکرار نمیکنم
القاب حضرت زهرا سلام الله واقعا هر کدومشون زیبایی و جذابیت های زیادی دارن...
یادمه برای اسم دخترم وقتی توی این القاب سیر میکردیم انگار دوست داشتیم همه رو انتخاب کنیم...

الهی آمین به دعای شما..

سلام و درود و تبریک و التماس دعا

سلام مرد خوب
ممنون و تبریکات
دوشنبه ۱۶ اسفند ۰۰ , ۱۵:۵۰ صـــالــحـــه ⠀

ای جانم به این اسامیِ زیبا

الهی که پیرو واقعی اون حضرات نورانی باشند و زمینه‌ساز ظهور... ان شاءالله

چقدر نام فاطمه زیباست در کنار زینب و حافظش باشند همون مادر و دختر...

ما مفتخریم که میتونیم خودمون رو تبرک کنیم به این اسامی و القاب

الحمدلله

اعیادتون مبروک مبروک ان شاءالله

سلام علیکم

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین به ولایت مولانا امیرالمومنین علی بن ابی طالب

اعیاد گذشته و پیش رو بر شما هم مبارک...
این مبروک عامدانه نوشته شده یا خطای تایپی هست؟!

علیکم السلام

ببخشید من با یک پیشینه‌ای، به دلیل اینکه در یک دورانی از زندگی بیشتر با این اصطلاح "عیدکم مبروک و کل عام و انتم بخیر" مانوس بودم، الان تصور میکنم همه باید با این اصطلاح آشنا باشند. یا ماه رمضان که میاد؛ به جای تبریک مرسوم دوست دارم بگم "رمضان کریم!" 

اصلا به این قضیه دقت نکرده بودم تا الان. جالب بود برای خودم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan