سیاهه های یک پدر

انَا و علی ابَوَا هذِهِ الاُمَّه

ادب مع ولی فقیه

فرزندم

همیشه به خودت یادآور باش که قیودات این عالم را از باب ادب مع الله به جای بیاوری... و هرگز به قیود اصالت نده بلکه به کسی که آن قید را بر تو واجب گردانیده اصالت بده...

عالم تقیدات گاهی با هم تزاحم هایی دارند گاهی ممکن است برای انجام یک قیدی باید قیدی دیگر را رها کنی... همین تزاحم بین قیود خودش حجت آشکاری است بر اصالت نداشتن قیود... مثلا نماز اول وقتت را مجبوری به خاطر رجوع طلبکارت به عقب بیندازی و اول کار طلب کار را انجام دهی

تو باید از هر زاهدی مقید تر باشی اما نه از باب اصالت دادن به قیود بلکه از باب ادب در پیشگاه خدا...

وقتی بر اساس ادب در پیشگاه الهی مقید و متشرع شوی انفطار پیدا خواهی کرد...

آنگاه این انفطار میل به ادب مع رسول الله را در دلت بر می انگیزاند... وقتی ادب مع الرسول تو را مشغول خود کند از دلش ادب مع اهل بیت بیرون می آید...

و برای اینکه بدانی در ادب مع اهل بیت  و ادب مع الامام صادق هستی ، ببین در ادب مع رواة احادیث معصومین که مصداق بارزش در عصر ما ولی فقیه است چگونه ای...

ادب مع ولی حلقه اتصال ما هست با حقیقت وجوذی خودمان...

در نامه های قبل هم برایت نوشتم ، بصیرت جز در سایه "سلسله ی ولایت" حاصل نمیشود...

پس بدان تمام قیودی که بر خودت تحمیل میکنی باید حب و ادبِ "اولیای الهی" را برایت به ارمغان بیاورد در غیر این صورت بدان که یا اصلا قیود را نپذیرفتی یا به قیود اصالت دادی...

 

ظاهرت هر چه میخواهد باشد وقتی تشریعیات و مقیدات تو را در دامن "سلسله ولایت" قرار ندهد از این دو حالت خارج نیستی:

یا قیود را نپذیرفتی و بر اساس عادت و محافظه کاری ظاهری مقید داری... یا به قیود اصالت دادی...



 

 
 

 

 

 

Designed By Erfan Powered by Bayan