سیاهه های یک پدر

انَا و علی ابَوَا هذِهِ الاُمَّه

تفاوت و اشتراک انسانها

فرزندم :

انسانها یک وجه اشتراک انکار نشدنی دارند

و یک وجه تفاوت برجسته...

اشتراکشان این است که هیچ انسانی هرگز میل به عاشق شدن رهایش نمی کند...

و افتراقشان به این است که عده زیادی از انسانها این توانمندی را دارند که خودشان را فریب بدهند که همچین میلی ندارند و عده کمتری شجاعت این را دارند که با این میلشان روبرو میشوند...

از این عده ی کمتر، عده قلیلی هم این میل را بدرستی میشناسند و میتوانند این میل را مدیریت کنند...

اینها غریب میشوند...

اما...

نه تنها در صراط هستند...

بلکه عینِ صراط میشوند...

زینت باش...

فرزندم:

عاشق خدا که بشوی اولویت های زندگی ات متفاوت میشود... 

عاشقی را میشناسم که در سفرهایی که میرویم بسیار متوجه افراد جدیدی هستند که وارد جمع شدند... حتی اگر آن شخص جدید خیلی اهل معرفت نباشد... سعی میکند با آنها همنشین شود تا احساس تنهایی نکنند... گاها دیدم برای همنشینی با این افراد جدید و برای اینکه ارتباظی شکل بگیرد از قیمت گوشت و کیفیت نامطلوب نان فلان نانوایی و کاغذ بازی فلان ارگان دولتی و کیفیت نداشتن آسفالت فلان خیابان هم صحبت میکرد تا همراه آن فرد جدید شده باشد و او احساس تنهایی نکند... و سفر با جمع ما به او بد نگذرد... در حالی که دوستان هم سنخ خودش هم هستند و میتواند از فرصت سفر استفاده کند و این دوستان را بیشتر ببیند... اما اولویتهایش متفاوت است... و نمیدانی چقدر چهره نورانی دارد... و چقدر هم خوش درک است... یادم هست وقتی در دروس طب سنتی مباحثه میکردیم گاهی نکاتی را در مورد مسائل مرتبط میگفت که ما ماهها بعد در دروس جلوتر آن هم در تحلیل استاد میشندیم... و تعجب میکردیم که این دوست نورانی چند ماه قبل دقیقا به همین مسائل اشاره کرده بود حال آنکه نه متن درسهای اتی را هیچکدام از قبل در دست داشتیم و نه ایشان قبلا طب خوانده بودند... 

عاشق حق که بشوی دوست داری برای معشوقت زینت باشی... زیبا نشانش بدهی...

عاشق که بشوی اولویت های زندگی ات همان اولویت های معشوقت میشود... و شک نکن که به این سادگی ها نخواهی فهمید اولویت های معشوقت چیست... باید با او یکی شوی... تا دریابی...

تمام مشکل اکثریت زعمای شیعه در زمان قیام امام حسین علیه السلام این بود که نتوانستند اولویت های معشوق را تشخیص دهند... والا اکثرشان بعد از شهادت مولایشان نتوانستند زندگی دنیا را تحمل کنند و در عین الورده در مقابل قاتلین مولایشان به جهاد برخاستند و به شهادت رسیدند... اما شهادت اینها که عاشق نشده بودند کجا و شهادت مسلم ابن عقیلی که عاشق بود کجا...


سعی کن برای معشوق، زینت شوی...

عشق و ترحم

فرزندم

جنسِ محبت به مظلوم با جنسِ محبت به مقتدر، متفاوت است...

انسانهای مظلوم (ضعیف) محبتی از جنس ترحم در انسان بر می انگیزانند

و انسانهای مقتدر محبتی از جنس عشق در انسان بر می انگیزانند...

و انسانهای مقتدرِ مظلوم (مستضعف) هر دو احساس را در انسان برمی انگیزاند...


و اقتدار و عزت جز در سایه حق و ولایت حق حاصل نمیشود...

علت اینکه انسانهای مقتدر از خلق الله دلبری میکنند این است که ابتدا از خدا دلبری کردند... و همین موجب اقتدارشان هم میشود...

فرزندم بکوش تا برای خدا خودنمایی کنی... بکوش تا برای او دلبری کنی... ما بقی اش را به خودش بسپر... 

او وقتی عاشق بنده ای شود میداند چگونه عشقبازی کند... 

ان شا الله همگی در این عشق و عشق بازی ذوب شویم...

Designed By Erfan Powered by Bayan