سیاهه های یک پدر

انَا و علی ابَوَا هذِهِ الاُمَّه

اولین ها را دریاب

دخترم:

یکی از کارهایی که در طول زندگی مشترکم انجام میدادم این بود که وقتی از سرکار به خانه می آمدم با کلید درب منزل را باز نمیکردم... اغلب زنگ میزدم تا مادرت درب را برایم باز کند... تا الان که برایت مینویسم به ایشان نگفتم علت این کارم را... و ایشان هم نپرسیدند... اما بسیار ماهرانه وقتی درب را باز میکند و من وارد خانه میشوم با لبخند از من استقبال میکند... گاهی دم در هال می ایستد و از آمدنم استقبال میکند... نمیدانم چه نورانیتی در این کار است اما هر چه هست از جنس ملکوت، بلکه بالاتر است که این قدر حس امنیت و آرامش را برایم به همراه دارد... و خستگی یک روز را از جانم خارج میکند...

و مادرت حتی روزهایی که از دست من دلخور بوده هم این لبخند را موقع ورودم به منزل از من دریغ نکرد... نمیدانم چرا!!!... شاید ندای فطرتش را میشنود... البته اگر دلخور باشد بعد از ده دقیقه یا بیشتر که از ورودم گذشت گلگی میکند اما موقع ورودم استقبال با لبخند زیبایش را دریغ نمی کند... و من هم از ایشان آموختم و وقتی که ایشان از بیرون به منزل می آیند و زنگ ایفون را میزنند درب را برایشان باز میکنم و با فرزندم دم در می ایستم و با لبخند و شادی از ایشان استقبال می کنم...

توصیه مشفقانه ام به تو این است که در حفظ این سنت حسنه کوشا باشی... هر چه بیشتر به این مسئله اهتمام بورزی نورانیت بیشتری وارد زندگی ات میشود... مثلا علاوه بر ایستادن دم در ورودی منزل و استقبال با لبخند حقیقی، میتوانی مثلا کت همسرت را خودت آویزان کنی یا وقتی در خانه نشست لیوانی شربت به دستش بدهی... این نحوه رفتار، نورانیت عجیبی دارد و منزلت را واقعا محل اسکان و سکینت میکند...


فرزندم:

همیشه روی اولین ها دقت بیشتر و توجه عمیق تری داشته باش... مثلا وقتی تو از خواب بیدار میشدی و دوباره برای اولین بار چشم به عالم ماده میگشودی، من خیلی جمالی و با محبت با تو صحبت میکردم و در آغوشت میگرفتم و نازت میکردم و نوازشت میکردم... چون معتقد بودم الان از یک مبداءی برگشتی...از عالم بالاتری برگشتی... از عالم لطیف تری برگشتی و من باید با رفتار جمالی و لطیفم، سنگینی عالم ماده را برایت تلطیف کنم تا دچار تضاد نشوی... مقید بودم اولین دیدارت بعد از عالم خواب دیداری جمالی و همراه با محبت باشد...

یا وقتی صبح برای اولین بار پا به بیرون از منزل میگذارم برای کار، حتی المقدور با وضو خارج میشوم و با 19 تا بسم الله الرحمن الرحیم روزم را شروع میکنم...

سعی کن همیشه اولین مواجهه هایت را جدی بگیری و عمیق تر نگاهشان کنی... چون اثری در این اولین ها وجود دارد که نمی شود به سادگی از کنارشان عبور کنی.... که اگر بی توجه از کنارشان گذشتی اولین کسی که از این بی توجهی دچار خسران میشود خودت هستی... 



مدتی که روی اولین ها توجه عمیق تری داشته باشی و رفتار دقیق تری نشان بدهی می یابی تمام وقایع پیرامونت در تمام طول عمرت...
تمامشان...
بدون استثناء...
تمامشان اولین بودند...
و اخرین بودند...
و از این باب هست که میفرمایند فرصتها کوتاه هستند... چون هر واقعه و مواجه ای در این نظام وجود " اولین و اخرین" مواجهه است... سبحان الله !!!
ان شا الله این ایه شریفه بر جان ما هم تجلی بفرماید:
هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن...
Designed By Erfan Powered by Bayan