فرزندم:
هر هدف و برنامه ای در زندگی را میتوانی زیر سوال ببری و از خودت بپرسی: خب بعدش چی؟
این سوال را در مورد تمام اهداف زندگی ات میتوانی بپرسی...
تنها یک هدف است که این سوال در موردش موضوعیت ندارد...
و آن عشق است...
اگر گفتی میخواهم عاشق شوم و کسی از تو پرسید خب بعدش چی؟... بدان عقل محکمی ندارد و با او مدارا کن...
عاشق شدنِ ما غایت خلقت ماست و آغاز راه بندگی... و آغاز ماجراها...
هر برنامه ای غیر از عاشق شدن عبد زمان و مکان است... اما برنامه ی عاشقی را باید در اکنون بجویی...
آنان که در بستر زمان در پی عاشق شدن هستند اگر صادق باشند جستجویشان سعی ایست بین صفا و مروه... تا ان شا الله بیابند بزرگترین مانع عاشق شدنشان عبد زمان بودنشان بوده... زمان همان سرابی بوده که در پی آن می دویدند به امید رسیدن به آب...
و اگر مرد راه نباشند هرگز هشیار نخواهند شد...
فرزندم:
برای هر برنامه ای غیر از عشق زمان را در نظر داشته باش... مدیریت زمان داشته باش... جز عشق...
عشق را در اکنونت جستجو کن... اگر اکنون را یافتی زمان هم به تو اقتدا میکند... و اگر نیافتی هرگز از اسارت زمان رهایی نخواهی یافت...
اون مصاحبه کذایی که در چند مطلب قبل اشاره کردم در همون مطلب منتشر شده...
- جمعه ۱۹ مهر ۹۸