چند سال بود حرفم این بود که پروژه های تخصصی تر و گران قیمت رو داخل شرکت انجام بدیم و پروژه های ارزان قیمت و عمومی تر رو بسپریم به دفاتر بیرون...
یکی از مالکان شرکت که مدیر مستقیم مجموعه طراحی بود این حرف رو باور نداشت... میگفت نیروهای داخل شرکت توان انجام کارهای تخصصی رو ندارن... و چون حداقل 6 ماه زمان نیاز داشت تا نیروها رو به اون حد برسونم هیچ وقت فرصتش رو نمیداد...
تا اینکه سر و کله کرونا پیدا شد و این مدیر و یا مالک از ترس ابتلاء به ویروس دیگه پاش رو توی مجموعه نذاشت... و توی این مدت دو سال به لطف خدا ازدواج هم کرد... با یه خانم دکتر تهرانی که حدود نیمی از سال ایران نیست مابقی اش رو هم 90 درصد تهرانه... و این یعنی این مدیر لاکچری بزرگوار عملا پاش از کاشان بریده شد..
سال 99 از غیبت این مدیر استفاده کردم و توان نیروها رو افزایش دادم.. رسیدن به همون حد تخصصی مورد نظر... بلکه هم بهتر و بالاتر...
و امسال که نشستم هزینه های سال 1400 رو محاسبه کردم دیدم چه فتح بزرگی کردیم...
سال گذشته 1 میلیارد و 200 میلیون در هزینه ها صرفه جویی شده... فقط توی مجموعه 22 نفره خودمون...
خدا رو شاکرم که اینجا تونستم کار مفیدی انجام بدم...
واقعا همه اش نصرت خدا بود... بابت چی؟
بابت یه نیت...
باور کنید حتی در مقام عمل هم من خیلی کار خاصی انجام ندادم... فقط به نیروها میدون دادم و گفتم شماها توان اینو دارید که به این سطح برسید...
چشم انداز رو براشون ترسیم کردم بقیه اش تلاش خودشون بود و نصرت خدا...
- يكشنبه ۲۸ فروردين ۰۱