سیاهه های یک پدر

انَا و علی ابَوَا هذِهِ الاُمَّه

نفرت سیاسی

یه جوون وقتی ازدواج میکنه (عموم مردم) بهش میگن حالا برو بنگاههای شهر رو بگرد... بلاخره یه خونه مناسب گیرت میاد...

با توکل به خدا میره و یه چیزی پیدا میکنه...

اگر شغل نداشته باشه... بهش میگن برو پیگیر باش... خدا بزرگه... برات جور میکنه...

اگر مریض بشه میگن برو بیمارستان ها و مطب ها پیگیر شو... خدا شفات میده...

اگه پول جهیزیه جور کردن دخترش رو نداشته باشه... میگن غصه نخور خدا جور میکنه...

اگه شغلش دچار ورشکستگی بشه میگن دوباره تلاشت رو بکن خدا برات جور میکنه...

.

چی میشد اگر مسئولین و کارمندان حکومتی( از دولت گرفته تا بقیه ارگانها و سازمانها...) همینطوری مثل مردم به خدا سپرده میشدن؟!!!

به جای خدا، نه بن داشتن... نه خانه سازمانی ای ، نه حق ماموریتی، نه ضمانت شغلی ای ، نه بازنشستگی ای... نه حقوق ثابتی...

میدونم نمیشه...

دیگه سپاهی ها احتمالا جزو خوبان این حکومت هستن...

سر جریان سوریه فقط یه نفر بلد بود خودش رو به خدا بسپره و با یه بالگرد بره وسط تکفیری ها...

بقیه همه درخواست یک یا چند لشگر و چقدر ادوات و ... داشتن...

مثل حاج قاسم توی مردم عادی مون بیشتر پیدا میشن تا مسئولین حکومتی مون...

مردم عادی هر روز بدون لشگر و ادوات راهی بسیاری از مشکلات میشن...

اگر توی سوپر مارکتی قدرت خرید نداشته باشن هیچ مسئولی نمیاد بگه خرت به چنده...

اگر توان پرداخت اجاره نداشته باشه هیچ مسئولی نمیاد بگه صاحب خونه ها باهات چکار کردن...

اگر شغلش ورشکست بشه هیچ مسئولی نمیگه ما حمایتت میکنیم...

اگر بچه شون مریض بشه...

اگر ماشینشون خرج سنگین برداره...

اگر قدرت پرداخت حق بیمه نداشته باشه...

اگر بدون بیمه بمیره...

اگر..

اگر...

چند تا مسئول این دغدغه ها رو دارن توی زندگی شخصی شون؟!!!

چند تا مسئول مثل حاج قاسم بلدن خودشون رو به خدا بسپرن و برن توی دل خطر؟!!



امسال روز قدس با بچه هام شرکت کردم...

اما همه اش این سوالات توی ذهنم میگذشتن...

وقتی میدیدم شعار دهنده ای که پشت وانت ایستاده و با بلندگو شعار میده بالای 60 سال سنش بود... برام سوال بود که چرا نباید یه جوان 30 ساله این شعارها رو بده؟!!

خسته ام...

از تسلط جناح های سیاسی بر مقدرات این کشور دلگیرم...

حال تهوع دارم از اصولگرا و اصلاح طلب و هر کوفت دیگه...

و وقتی میبینم حتی دولت رئیسی هم تا خرتناق در این مافیای جناحها غرق هست نگران میشم...



به نظرم این آخرین فرصت نظام هست برای قدرت دادن به مردم... برای به صحنه آوردن مردم...

به نظرم رئیسی این رو خوب میدونه...

اما تا حالا اتفاقی نیفتاده... کار خوب صورت گرفته اما نه در جهت به میدون آوردن مردم...

مردم رو قوی نکنید مافیای سیاسی و جناح ها کل کشور رو میبلعن...

این مافیا اونقدر قدرت گرفتن که...

بغضم رو از شما در دل نگه میدارم...

و از هیچ کدومتون نمیگذرم... در روز قیامت مثل سنگ میشم در مقابلتون...

.

.

خدایا عذاب بزرگتر از تحمل این مافیاهای کثیف قدرت (اصولگرا و اصلاح طلب و ده ها زهرمار دیگه) عذاب روبرو شدن با اهل بیت و شیعیان حقیقی شون در قیامت هست... 

اون زمانی که بپرسن تو کجا بودی وقتی اون مافیا هر روز بیشتر قدرت میگرفتن... تو در مسیر تضعیف اونها چه گامی برداشتی؟

اگر عذاب اول نکشدم عذاب دوم حتما کارم رو تموم میکنه...

 

 

خالی کنید دور اون سید خدا رو لعنتی های خوش خط و خال...

یه روز مفتضحانه به زیر میکشونیمتون...

اون روز میرسه 

سلام اخوی

خوبی؟

 

همیشه این سوال رو داشته م که در قبال اصحاب قدرت ( که حتی رئیس جمهور هم جلوشون قدرتی نداره انگار)، ما چه نقشی می تونیم ایفا کنیم؟

سلام عزیز دل
الحمدلله...

رهبری فرمودن جوانها بیان و کرسی ها رو برعهده بگیرن... صحبت از گرفتنه... صحبت از دادن نیست...
کسی کرسی ها رو به جوان نمیده...

این نکته اول...
نکته دوم اینه که راه تضعیف قدرت احزاب و جناح ها یا بهتره بگم مافیای قدرت اینه که مردم قدرت بگیرن... راه قویتر کردن مردم رو میشه بدون رو انداختن و محتاج شدن به این مافیا هم طی کرد...
فقط کافیه محله به محله و مسجد به مسجد، به مردم فهموند که اگر شما با هم اتحاد کنید و پشت همدیگه باشید چه اتفاق بزرگی می افته... و چه قدرت عظیمی هستین... قدرتی که تمام منافع مافیا رو به خطر میندازه...

ما باید هر قدمی که میتونیم در جهت تضعیف این مافیا برداریم...
باید بدونیم حزب و جناح در کشور ما یعنی اول بقای حزب و جناح خودم، بعد اگر فرصت شد مردم...

میدونم که کار سختی هست اما مهمانت کنم به یک کلام از امیر المومنین:
هر گاه از سختی کاری ترسیدی در مقابل آن سرسختی نشان بده رامت میشود...

من میترسم اون ور که رفتم بهم بگن تو چه گامی برداشتی؟

سلام

طاعات و عباداتتون قبول باشه ان شاء الله

حرف درست و نگرانی کاملا به جاییه

ملت که خیلی وقته خسته شدن از این سیاسی‌کاری‌ باندها و چپاولشون

و اوضاع به جایی رسیده که دلسوز‌ترین، اغماض گرترین و صبورترین آدم‌ها نسبت به خطاهای صورت‌گرفته و سختی‌ها هم اعتراضشون بلند شده

و واقعا دور نیستیم از وضعیت تقابل دولت و ملت

من نگرانم که حتی جان و انگیزه‌ای برای اعتراض و اصلاح تو یه عده زیادی دیده نمیشه

میگن شرایط بده و باید رفت...

یعنی طرف ترجیح میده به جای اصلاح و ساختن رها کنه بره و این سطح از یأس و انفعال درد سنگین‌تریه

 

سر همین وضعیت اصلا نمی‌تونم ببخشم آدم‌های تأثیرگذاری رو که ملت رو تشویق مردن به رأی‌های لیستی و شدن بازیگر باندبازهای سیاسی...

 

با اون راهکاری که در پاسخ به آقای مهربان فرمودید خیلی موافقم چون به چشم

 خروجی چنین کاری رو دیدم

ولی ای کاش سازمان‌های نظارت‌گر هم کمی تسلی می‌دادن به ملت و با جدیت بیشتر، خیلی سفت و سخت‌تر برخورد می‌کردن با خطاها و کم‌کاری‌ها 

محاکمه‌ها یه جوری شده که بازدارندگی کافی رو برای مسئولین نداره انگار...

 

 

الحمدلله که باز اینجا می‌نویسید

باید همه با هم جمع بشیم در برابرشون همه ملت متحد بشند و این اتفاق نیموفته چون خیلی از همین مردم با توجه به جایگاهی که دارن برای خودشون مافیایی هستند مثلا اون کارمندی که تو جایگاه کوچیک خودش رشوه میگیره یا اون میوه فروشی که وقتی بهش میگی سه کیلو خیار بکش میگه شد 5 کیلو

سلام 

خسته شدید؟ 

 

من که هرجور حساب میکنم یه انقلاب دیگه لازمه، اما نه یک انقلاب هیجانی که دوبار چهارتا گوسفندچرون بیان سر کار و ایل و تبارشون رو مهره چینی کنند.

فعلا هم خلا دانش مدیریت کشور و نیروی پای کار کاملا مشخصه، بعیده از تنور رئیسی هم آبی گرم بشه...

اقتصاد و سیاست مملکت مثل نیسان با بارش که ترمز نداره توی سرپایینی هست، کسی نمیتونه جلوش رو بگیره

آقای رئیسی به نظام و انقلاب معتقده اما به نظر میرسه ضعف آقای رئیسی اینه که تیم نداره! تیم حول یک تفکر، صرف پایبندی به انقلاب کافی نیست، نمیدونم شاید بهتر بود که اصلا آقای رئیسی نمیومدن و آقای جلیلی مجبور به کنارگیری نمیشدن،‌ اون موقع احتمالا تنها رقیب آقای جلیلی،‌ قالیباف بود (با نیومدن آقای رئیسی احتمالا قالیباف میمود) به نظرم این کار قالیباف (حرکت از مجلس به ریاست جمهوری) شانس قالیباف رو کم میکرد و شرایط برای آقای جلیلی مهیاتر بود

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan