توی شرایط پر استرسی قرار گرفتم...
گردش مالی دفترم در ماه چیزی حدود 60 الی 70 میلیون باید باشه تا بشه حقوق نیروها و مخارج دفتر تامین بشه... اما پولی که از کارخونه ها بابت این پروژه ها به دستم میرسه حدودا ماهی 30 الی 40 میلیونه... مابقی اش نه که نرسه اما خیلی با تاخیر میرسه... مثلا گاهی بعد از 5 الی 6 ماه...
این میشه که ثابت نگه داشتن حقوق نیروها و پرداخت به موقع اش کاری هست که خیلی تدابیر میخواد...
تا حالا که به شکر و لطف خدا شرمنده شون نشدم... ان شا الله بعد از این هم شرمنده نشم...
اما دلم میسوزه برای همه ماها که با قواعد دوران ظهور زندگی نمیکنیم...
یه نمونه اش رو بگم؟
توی عصر ما که با قواعد دوران ظهور زندگی نمیکنیم... یه کارخونه دار (در حد کارخونه ای که من توش هستم) آخر سال میتونه با سودش حداقل 4 تا پورشه بخره (چند ده میلیارد) اما نیرویی که براش داره کار میکنه تهش اینه که آخر سال بدهی هاش اضافه نشده باشه... اگر خیلی خوب پیش برده باشه آخر سال یه 10 میلیونی هم پس انداز کرده باشه...
چرا نیروی کار که پیشران اصلی یک مجموعه تولیدی هست آخر سال باید در بهترین حالتش 10 میلیون پس انداز کرده باشه... اما کارفرمای اون نیروی کار آخر سال حداقل 10 میلیارد به حسابش اضافه شده باشه؟
این عدم توازن چه برکاتی رو از جامعه ما میبره؟!!
من میخوام بدونم روز قیامت این کارفرماها میتونن به خدا بگن ما مثلا 300 نفر رو به کار گرفتیم و شغلشون رو تامین کردیم؟!!
بعد اگر ازشون بپرسن: اون 300 نفر بیشتر از کنار شما روزی خوردن یا شما از کنار اون 300 نفر؟!!
چه جوابی دارن بدن؟!!!
چون واقعا سودی که کارفرما از کنار نیروهای کارش میبره بسییییار بیشتر از سودی هست که نیروی کار از کنار کارفرما میبره...
میبینید؟
اگر در ادبیات دینی مون علاوه بر خمس و زکات و انفاق... یه سهم فقرا هم داریم برای از بین بردن این تضاد آشکار در اجتماع هست...
بعد اگر ولی خدایی بیاد بگه که اگر فقیری در اجتماع لنگ نیاز اولیه اش هست (خوراک و پوشاک و مسکن و در عصر ما ماشین) به این علته که ثروتمندان سهم فقرا رو ندادن...
شما میدونید اگر تمام ثروتمندان جامعه سهم فقرا رو بدن اصلا توی همین اوضاع نابسامان اقتصادی مون اصلا کسی پیدا نمیشه که لنگ نیاز اولیه اش باشه؟...
دلم گرفته...
از اینکه یکی با وجود روزی 12 ساعت کار، نمیتونه بعد از 5 سال یه پراید هم بخره... اما یکی دیگه آخر سال میتونه چند تا ماشین 20 میلیاردی بخره...
در حالی که به لحاظ سواد شاید اونی که نمی تونه پراید بخره به مراتب با سواد تر و با فهم و شعورتر از اون میلیاردر هم باشه...
چند سال پیش روایتی از امام صادق (؟) علیه سلام خوندم که خداوند به حمقا (انسانهای احمق) هم وسعت رزق میده تا نشانه ای باشه برای عقلا که وسعت روزی به تدبیر و عقل اشخاص نیست...
آقایون ثروتمند... ثروتی که از لطف خدا بهتون رسیده (نه از لیاقت و تدبیر خودتون) در دادن سهم فقرا بخل و امساک نکنید که روز محشر هیچ جوابی در مقابل حق ندارید ولو با ثروتتون دائم اشتغال زایی کرده باشید...
چون هر نیرویی که بردید بر سر کار... سودی که شما از اون نیرو بردید خیلی بیشتر از سودی بوده که اون نیرو از شما برده...
از قیامت بترسید...
- شنبه ۷ خرداد ۰۱